loading...
یه پاتوق واسه وب گرد ها
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 804 پنجشنبه 20 بهمن 1390 نظرات (0)

بچه ها داشتم 2 فیس چرخ میزدم یه مطلب باحال دیدم حیفم اومد تاپیکش نکنم.بخونین حالشو ببرین


اوايل ترم بود.صبح زود بيدار شدم که برم دانشگاه

چون عجله داشتم بجاي 5000 تومني يه پونصدي از کشوم برداشتمو زدم بيرون

سوار تاکسي که شدم ديدم اووووف يکي از پسراي آس و خوشتيپ کلاس جلو نشسته!

يه کم که گذشت گفتم بزار کرايه شو حساب کنم نمک گير شه بلکه يه فرجي شد!

با صدايي که دو رگه شده بود پونصدي رو دادم به راننده و گفتم:

کرايه ي آقارو هم حساب کنيد! پسره برگشت عقب تا منو ديد کلي سلام
و احوالپرسي و تعارف که نه ... اجازه بدين خودم حساب ميکنم و اين حرفا!

منم که عمرا اين موقعيتو از دست نميدادمو کوتاه نمي اومدم!
مي گفتم به خدا اگه بزارم!تمام اين مدتم دستم دراز جلوي راننده!

همه شم ميديدم نيشِ راننده بازه! خلاصه گذاشت حسابي گلوي خودمو پاره کنم،
بعدش گفت : چطوره با اين پونصدي کرايه ي بقيه رو هم تو حساب کني؟!

يهو انگار فلج شدم.آخه پول ديگه اي نداشتم!
الکي سرمو کردم تو کيفمو وقت کشي تابلوُ که ديدم آقاي خوشتيپ
کرايه ي جفتمونو حساب کرد!ولي از خنده داشت ميترکيد! :|

داشت گريه ام مي گرفت که اس.ام.اس داد و گفت:
پيش مياد عزيزم ناراحت نباش! موافقي ناهارو با هم بخوريم؟! [Heart]

حالا من بيچاره شارژ هم نداشتم جواب بدم! [Confused]
خلاصه عين اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم : باشه !!

اين شد که ما چند ماهه باهم دوستيم
ولي يه بار که گوشيشو نگاه کردم ديدم اسمِ منو "مستضعف" سيو کرده ..!

برچسب ها دانشگاه و تاکسي ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام به تمام دوستان امیدوارم که از این انجمن خوشتون بیاد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    چه بخشی رو به سایت اضافه کنم ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 813
  • کل نظرات : 48
  • افراد آنلاین : 50
  • تعداد اعضا : 93
  • آی پی امروز : 116
  • آی پی دیروز : 101
  • بازدید امروز : 213
  • باردید دیروز : 466
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,442
  • بازدید ماه : 1,442
  • بازدید سال : 33,210
  • بازدید کلی : 1,305,143
  • کدهای اختصاصی