loading...
یه پاتوق واسه وب گرد ها
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 855 سه شنبه 13 فروردین 1392 نظرات (0)
.نظر جالب یک ریاضیدان درباره زن و مرد

روزی از دانشمندی ریاضیدان  نظرش را درباره زن و مرد  پرسیدند.

جواب داد:

اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =۱

اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰

اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰۰

اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر  جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰۰۰

ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر

هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت !

admin بازدید : 1927 یکشنبه 22 بهمن 1391 نظرات (0)


5 8602310555 L600 تنها جایی در ایران که چادر برای زن ممنوع است!!

 

رئیس بیمارستان فوق تخصصی بقیه الله الزامی شدن چادربرای پرستاران، دراین بیمارستان را تکذیب کرد.

دکترمحمدصادق مهدوی در گفت‌وگو با ایلنا درپاسخ به برخی شنیده‌ها مبنی براینکه چادر برای پرستاران بیمارستان بقیه الله الزامی شده است، گفت: این موضوع صحت ندارد واصلا چادرسرکردن پرستاران درحین کارکردن ممنوع است.

وی بااشاره به اینکه هیچ تغییر جدیدی دراین زمینه در بیمارستان بقیه الله رخ نداده است، افزود: در بیمارستان بقیه الله چادر تنها برای کارکنان اداری اجباری است.

رئیس بیمارستان فوق تخصصی بقیه الله خاطرنشان کرد: پرستاران وقتی وارد بخش می‌شوند باید چادر را از سر شان درآورند و کارشان را بدون چادر انجام دهند.

مهدوی با اشاره به اینکه فرم پرستاری بیمارستان بقیه الله‌‌ همان فرم مصوب وزارت بهداشت است که در تمام بیمارستان‌های دیگر رعایت می‌شود، گفت: به هر حال پرستارهایی که در سپاه و بیمارستان‌های نظامی هستند به طور طبیعی حجابشان نسبت به سایر پرستاران محکمتر است اما به طور کلی قانون در مورد فرم پرستاری همه جا یکی است.

admin بازدید : 948 جمعه 15 دی 1391 نظرات (0)

serareh pool گزارشی جالب از شغل دوم هنرمندان معروف ایرانی (+عکس)


روزنامه دنیای اقتصاد: «آخه اینم شد کار مردِ حسابی؟! یه روز می‌گی کار هست… یه روز می‌گی پیشنهاد دارم باید فکر کنم… یه روز می‌گم دوباره چیه؟ می‌گی فعلا اوضاع کارمون خرابه… یه روز یهو می‌بینیم دو ماهه نشستی تو خونه و داری در و دیوار رو نگاه می‌کنی و هی از جیب می‌خوریم! یه روز…

ناسلامتی این بچه‌ها آینده دارن، خرج درس و دانشگاه دارن، فردا دخترمون جهیزیه می‌خواد، زبونم مو درآورد از بس بهت گفتم کنار این کار کوفتیت به فکر یه آب باریکه هم باش! به خدا اگه واسه خاطر بچه هام نبود….» آنهایی که تصور می‌کنند زندگی همه آدم معروف‌ها و ستاره‌ها گل و بلبل است سخت در اشتباهند! البته هستند آنهایی که به واسطه پرکاری و کیفیت بالا، همیشه دستشان به دهانشان رسیده و هیچ وقت سراغ شغل دوم و سومی که نرفته‌اند هیچ، حتی به فکرشان هم خطور نکرده!

اما خیلی از همین بازیگرها و خواننده‌هایی که می‌بینیم و دوستشان داریم، روزگار باب میلشان نیست و اغلب در غم جفت و جور کردن معاش و خرج زندگی یا سراغ شغل‌های جانبی در کنار حرفه‌شان می‌روند یا حاضر به حضور در کارهای بی‌کیفیتی می‌شوند تا بالاخره صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند! بماند که یکسریشان از روی علاقه و همین‌طوری دل خوش کنی دست روی یک تجربه کاری جدید می‌گذارند تا هم منبع درآمدی برایشان باشد و هم سرشان را گرم کنند.

این روزها همه به دنبال مشهور شدن‌اند! هر کس هم برای خودش دلیلی دارد؛ شاید یکی از مهم‌ترین دلایلش این باشد که دیگر همه آدم‌ها می‌دانند اگر مشهور شوند، راحت‌تر می‌توانند دروازه‌های تجارت و پول‌دار شدن را طی کنند! اصولا بسیاری از ستاره‌ها و چهره‌های سرشناس دیروز و امروز یاد گرفته‌اند باید در کنار هنرشان از چهره و شهرت‌شان نیز نهایت بهره را ببرند تا دیگر در مواقع بیکاری و متعاقبا بی‌پولی تن به حضور در هر کاری ندهند.

این اتفاق مخالفان و موافقان زیادی دارد؛ یک عده از قدیمی‌ترها می‌گویند هنرمندهای جوان امروز دارند از چهره‌شان سوءاستفاده می‌کنند و با لقب «کاسب» صدایشان می‌زنند، عده‌ای دیگر هم به‌شدت موافق این قضیه هستند و می‌گویند اگر در کنار هنر درآمدی نباشد، فایده‌ای ندارد و کیفیت هنرمند پایین خواهد آمد. اینجا قرار نیست این دو فلسفه را به قضاوت بنشینیم، بلکه برای سنگین‌تر بودن وزن پرونده‌مان تصمیم گرفتیم چهره‌های مشهور هنر ایران را که روزی سراغ شغل دوم و بیزینس رفته‌اند معرفی کنیم و بگوییم این روزها هر کس مشغول چه کاریست.

در فهرست بلند بالای ما از مهندس و معمار وجود دارد تا قناد و کافه‌چی و مزون دار! اینکه بازیگرها بخواهند از چهره‌شان برای موفقیت بیشتر در تجارت‌هایشان بهره ببرند یک اتفاق کاملا جاافتاده در جهان است، اما یادتان باشد اگر هنرمندان ایرانی در استفاده از چهره‌شان در تبلیغات برندهای گوناگون ممنوع نبودند، خیلی‌هایشان سراغ بیزینس و ریسک کردن در تجارت‌های مختلف نمی‌رفتند. کمتر پیش آمده ستاره‌های قدیمی سینمای ایران سراغ بیزینس بروند، اما همان اندک چهره‌هایی هم که این کار را کرده‌اند برایتان آورده‌ایم.

سرشناس‌ترین‌شان مرحوم «محمدعلی فردین» است که روزگاری تجارت فرش می‌کرد و البته اواخر عمر در میدان ونک قنادی شیک و تر و تمیزی هم داشت. ناگفته نماند «محمدعلی فردین» روزگاری صاحب سینما جمهوری بود که بعدها آن را به مرحوم «علی حاتمی» فروخت و او نیز آن را به نام دختر پرطرفدار سینمای ایران «لیلا حاتمی» زد.

هرچند آن هم بعد از مدتی بنا به دلایل نامعلوم دچار آتش‌سوزی شد و دفتر سینما جمهوری برای همیشه بسته شد! «ناصر ملک مطیعی» هم علاوه بر همکار بودن با محمدعلی فردین در سینما، در صنف او نیز همکار بود و روزگاری شیرینی‌فروشی مجللی داشت، اما این روزها در یکی از املاکی‌های مشهور تهران مشغول فعالیت است.

بوتیک در سرخه بازار؛ این روزگاری یکی از منابع درآمد ستاره زن مشهور سینمای ایران بود که گفته می‌شود این روزها در خیابان یوسف‌آباد فروشگاه لوازم ورزشی دارد، اما یکی دیگر از بازیگران نسل قدیم سینمای ایران که صاحب رستوران بود «محمدعلی تبریزیان» ملقب به «همایون» بود که امروز هیچ خبری از او در دست نیست.

 s 1 گزارشی جالب از شغل دوم هنرمندان معروف ایرانی (+عکس) s 2 گزارشی جالب از شغل دوم هنرمندان معروف ایرانی (+عکس) s 3 گزارشی جالب از شغل دوم هنرمندان معروف ایرانی (+عکس)

s 5 گزارشی جالب از شغل دوم هنرمندان معروف ایرانی (+عکس) s 4 گزارشی جالب از شغل دوم هنرمندان معروف ایرانی (+عکس) s 6 گزارشی جالب از شغل دوم هنرمندان معروف ایرانی (+عکس)

منبع : روزنامه دنیای اقتصاد

admin بازدید : 939 پنجشنبه 23 آذر 1391 نظرات (0)

 

زندگی کن

زندگی کن به شیوه خودت ... با قوانین خودت ... !!!
مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند...
برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی..

چه خوب ... چه بد... موضوع صحبتشان خواهی شد.!!!!
... پس زندگی کن به شیوه خودت..
چه خوب ...
چه بد

admin بازدید : 1434 جمعه 03 آذر 1391 نظرات (0)

سلام بر تو میدونم که صدامو شناختی پس خودمو معرفی نمیکنم

شایدم نشناختی، منم غضنفر

آااه ای عشق من، چند روز که دلم برات گرفته و گلبم مثل یه ساعت دیواری هر دقیقه شصت لیتر آب را تقسیم بر مجذور مربع میکنه، حالا بگو بقال محل ما چند سالشه؟

امروز یاد آن روزی افتادم که تو من را دیدی و یک دل نه صد دل من را عاشق خودت کردی. یادت میآید؟

ای بابا عجب گیجی هستی، یادت نمیآید؟

خیلی خنجی، خودم میگم. اون روز که من زیر درخت گیلاس سر کوچه، لبو کوفت میکردم با بربری. ناگهان پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون انداخت و من مثل اسب به تو خندیدم، خیلی از دست من ناراحت شدی. ولی با عشق و علاگه به طرف من آمدی. خیلی محکم لگدی به شکم من زدی و رفتی. آن لگد را که زدی برق از چشمانم پرید و حسابی عاشقت شدم.

از آن به بعد هر روز من زیر درخت گیلاس میایستادم تا تورا ببینم، ولی هیچوقت ندیدم. اول فکر کردم که شاید خانه تان را عوض کردید ولی بعدا فهمیدم درخت گیلاس را اشتباه آمده بودم.

یک گاب عکس خالی روی میزم گذاشتم و داخل آن نوشتم “عشقم” هروقت آن را میبینم به تو فکر میکنم و تصویر تو را به ذهن میآورم. اینم بگم که من بدجوری گیرتیم هااااااااا ! مثلا همین دیروز داداشم داشت به گاب نگاه میکرد، دو تا زدم تو سرشو بهش گفتم مگه تو خودت ناموس نداری به دختر مردم نگاه میکنی؟

راستی این شمارهای که به من دادی خیلی به دردم خورد. هر روز زنگ میزنم و یک ساعت باهات درد دل میکنم و تو هم هی میگی “مشترک مورد نظر در شبکه موجود نمیباشد” من که میدونم منظورت از این حرفا چیه!! منظورت اینه که تو هم به من عشق میورزی، مجه نه!؟

یه چیزی بهت میگم ولی ناراحت نشی، گوساله! این چه وضع ابراز عشقه؟

ناراحت شدی؟ خاک بر سر بی جنبت!! آدم انقد بی جنبه؟

ولی میدونم یکی از این روزا سرتو میندازی پایین و عین بچهٔ آدم میای تو خونهٔ من، راستی خواستی بیای ده تا نون بربری هم سر راهت بجیر!

یه روزی میام خواستگاریت، میخوام خیلی گرم و صمیمی باباتو ببوسم و چندتا شوخی دستی هم باهاش میکنم که حسابی اول زندگی باهم رفیق بشیم، راستی کلهٔ بابت مثل نور افکن میمونه. بعد عروسی بهش بجو خیلی طرف خونهٔ ما پیداش نشه. من آدم کچل میبینم مزاجم بهم میریزه!

چند وقت پیش یه دسته گل برات از باغچه کندم که سر کوچتون دادمش به یه دختر دیگه، فچر بد نکن!

دختر داشت نگاهم میکرد منم تو رودرواسی جیر کردم گل رو دادم بهش، اونم لبخند ملیحی از ته روده اش به من زد. درسته دختره از تو خیلی خوشگل تر بود ولی چیکار کنم که بیخ ریش خودمی.

راستی من عاشق قورمه سبزی ام (البته بعد از تو) اگه برام خواستی درست کنی حواست باشه، بی نمک بشه، بسوزه ، بد طعم بشه همچی لگدی بهت میزنم که نفهمی از من خوردی یا از خر!

خلاصه اینکه بی قراری نکن، یه خط شعر هم برات گفتم. خوشت اومد اومد، نیومد به درک!

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

فکر نکن یاد تو بودم، داشتم اونجا ول میگشتم

admin بازدید : 929 دوشنبه 23 مرداد 1391 نظرات (0)

 


http://www.apam.ir/wp-content/uploads/2012/08/index.jpg


یكى از بهترین دروازه بانان فوتبال جهان دروازه بان تیم ملى اسپانیا كه در رئال مادرید صاحب ركوردهاى عجیب و غریبى شده،

هفته قبل كارى كرد كه قلب همه انسان هاى عاطفى را لرزاند. ظاهراً «ایكر» همراه خانواده اش براى خوردن غذا به یك رستوران رفته بود
كه در آنجا با یک نوجوان ۱۳ ساله كه دچار نقص عضو بوده روبه رو مى شود،
 پسرک بیمار به محض دیدن دروازه بان افسانه اى اسپانیا به سراغ او مى رود و مى گوید:

«آقاى كاسیاس ... در روز بازى با پرتغال، تو به این خاطر موفق شدى پنالتى ها را دریافت كنى
كه من و بقیه دوستانم در مدرسه بچه هاى استثنایى، برایت دعا كردیم!»

ایكر كاسیاس كه به سختى جلوى اشكش را مى گیرد از پسرک تشكر مى كند و نام و آدرس مدرسه را از او مى گیرد و ...
 فردا ظهر حوالى ظهر، ناگهان «كاسیاس بزرگ» وارد مدرسه مذكور مى شود و در میان بهت وحیرت مسئولان مدرسه - و شادى زاید الوصف شاگردان آن مدرسه - به بچه ها مى گوید:« من آمدم اینجا تا براى دعاهایى كه در حقم كردین كه پنالتى را بگیرم، شخصا از شما تشكر كنم!» بچه هاى مدرسه كه از خوشحالى سر از پا نمى شناختند، اطراف «ایكر» حلقه مى زنند و با او عكس مى اندازند و امضا مى گیرند و ... كه ناگهان یكى از بچه ها به او مى گوید:

« آقاى كاسیاس تومیتونى پنالتى مرا هم بگیرى؟»

 ایكر نیز بلافاصله از داخل ماشینش لباس هاى تمرین را درآورده و برتن مى كند و همراه بچه ها به زمین چمن مدرسه مى روند
و با هماهنگى مسئولان مدرسه به بچه ها این فرصت را مى دهد كه هركدام به او یك پنالتى بزنند و ...
ایكر كاسیاس ۲ ساعت و نیم در آن مدرسه مى ماند تا تك تك بچه هاى بیمار آن مدرسه به او پنالتى بزنند و ...؟

admin بازدید : 1126 شنبه 13 اسفند 1390 نظرات (0)

بی ادب‌ترین گردشگران جهان را بشناسید! در این نظرسنجی ۵ هزار و ۶۰۰ نفر حضور داشتند که ۴ هزار نفر آن‌ها را آمریکایی‌ها تشکیل می‌دادند با این وجود حتی آمریکایی‌ها نیز گردشگران هموطن خود را بی‌ادب‌ترین گردشگران معرفی کرده بودند. در این فهرست علاوه بر آمریکایی‌ها، افرادی از کشورهای استرالیا، کانادا، ایرلند و انگلیس نیز حضور داشتند که بر اساس آن گردشگرانی از ۱۶ ملیت مختلف به عنوان بدترین‌ها معرفی شده بودند. پرسش دیگر در این نظرسنجی در خصوص مشکلات گردشگران در هتل‌ها بوده که بر اساس آن ۴۰ درصد از گردشگران از هتل‌های امریکا رضایت نداشته و از مفقود شدن وسایل خود در هتل‌ها گله‌مند بودند. برخی معتقدند، کم بودن تعطیلات امریکایی‌ها نسبت به دیگر ملیت علت اصلی پرخاشگر بودن آن‌ها در زمان مسافرت است و این امر گردشگران را در نگاه دیگران بی‌ادب جلوه داده است. تعطیلات سالانه امریکایی‌ها ۱۶ روز است در حالی که این مقدار در کشورهای ایرلند، استرالیا، انگلیس و کانادا به ترتیب ۲۸، ۲۷، ۲۳ و ۲۱ روز است. گردآوری: تهران۹۸ منبع:پارس توریسم

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
سلام به تمام دوستان امیدوارم که از این انجمن خوشتون بیاد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    چه بخشی رو به سایت اضافه کنم ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 813
  • کل نظرات : 48
  • افراد آنلاین : 20
  • تعداد اعضا : 93
  • آی پی امروز : 130
  • آی پی دیروز : 43
  • بازدید امروز : 325
  • باردید دیروز : 167
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 492
  • بازدید ماه : 492
  • بازدید سال : 32,260
  • بازدید کلی : 1,304,193
  • کدهای اختصاصی