loading...
یه پاتوق واسه وب گرد ها
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 1924 سه شنبه 02 اسفند 1390 نظرات (0)

يه آبوداني واسه رفيقش تعريف ميکرد که ...
حميــــد !!
حميد : چيه؟
گفت: رفته بودم جنگل , چه طبيعت بکري !! ايقد جات خالي بوود ايقد جات خالي بود!!
واساده بودم مهو اين طبيعت شده بودم ! اينقد قشنگ بود آواز پرندگان !
کاش مو اين دوربينمو برده بودم با خودم برات فيلم برداري ميکردم !
همينطور که مو مهو اين طبيعت بودم گرگا حمله کردن !!
حميد : خو چي شد؟!!!!!!
گفت : خو هيچي ما بدو گرگا بدو ! مو بدو گرگا بدو !! ب...عد ر...سيديم به يه دشت !
دشت پر از گل شقايق ! ايقد قشنگ بود , تا چشم کار ميکرد فقط گل سرخ ! اصلا يه فضاي رمانتيکي شده بود !
حميد : پَ گرگا چي شدن ؟!
گفت : ها وولک گرگا دنبالم ! مو بدو گرگا بدو !! رسيديم به يه کوه !
پسر از قدرت خدا آب از دل کوه در ميومد ميخورد زمين پووووودر مي شد !!
نور خورشيدم افتاده بود داخلش يه رنگين کمون خشکلي درست شده بود جات خالي
کاش مو اين دوربينمو با خودم برده بودم واست فيلم ميگرفتم !
حميد : گرگا چي شدن وولک؟!!
گفت: هااا خو گرگا دنبالمون مو بدو گرگا بدو مو بدو گرگا بدوو ! رسيديم به يه دريا !
پسر دريا نگو استخر ! يه موج داخل اين دريا نبود ! ايقد قشنگ بووود !!
حميد :گرگااا چي شدن؟!
گفت : خو زهر مار !!! گرکا ول کردن تو ول نميکني!!!!!!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام به تمام دوستان امیدوارم که از این انجمن خوشتون بیاد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    چه بخشی رو به سایت اضافه کنم ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 813
  • کل نظرات : 48
  • افراد آنلاین : 113
  • تعداد اعضا : 93
  • آی پی امروز : 342
  • آی پی دیروز : 101
  • بازدید امروز : 774
  • باردید دیروز : 466
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,003
  • بازدید ماه : 2,003
  • بازدید سال : 33,771
  • بازدید کلی : 1,305,704
  • کدهای اختصاصی